چرا "از بارون تا آسمون" ؟

همزمان با توزیع و پخش آلبوم آئینی - حماسی "از بارون تا آسمون" بازخوردها نظرات و دیدگاههای بسیار زیادی ملاحظه میشود که اکثر استادان،هنرمندان و دست اندرکاران امور موسیقی و ادبیات و مشاورین مذهبی بر این باورند که اثری متفاوت، جذاب و در مسیر اعتلا و ترویج فرهنگ خلق شده است. در این مسیر طبق معمول ناملایمات و موانعی نیز وجود داشته است که همواره بوده و هست، اما از سئوالات رایجی که در ابتدا ذهن هر فردی را مشغول می کند، عنوان و نام آلبوم است.

چرا  "از  بارون تا آسمون" ؟ 

در خصوص نام آلبوم از ایتدای شروع کار،حدود 12 برداشت و مفهوم مطرح بود که تا پایان کار به بیست تعبیر رسید و برخی از این تعابیر و توضیحات در کاور آلبوم عنوان شده است. مهمترین معانی آن اشاره به اشک چشم عاشقان و شیفتگان اهلبیت است که این اشک جنس و ساختارش با هر اشکی متفاوت است و "اصلا حسین جنس غمش فرق می کند" . در کنار همه تعابیر بیستگانه اشارت اصلی  "از بارون تا آسمون" به نوعی اشک است که پرواز میدهد و تا آسمان تداوم پیدا می کند. رها، آزاد و سرخوش و سرمست از عشق ناب حسینی.

 

«از بارون تا آسمون» قصه ارادت و قدرشناسی «احسان شفیعی» به اهل بیت و امام حسین (ع) می باشد. تنظیم کننده آن «محسن ناحی» است و در یکی از قطعات به همراه «احسان شفیعی» هم خوانی کرده است. اشعار از «محمود ژولیده»، «محمد شعبانپور»، «جعفر رسول زاده (آشفته)»، «غلامرضا سازگار(میثم)»، «حسین منزوی»، «محسن ناحی»، «مسعود مهربان» و «علی ذوالقدر» انتخاب شده اند.  و این آغاز راه و مسیری است که به مدد باریتعالی و ذوات مقدس اهلبیت ادامه خواهد داشت.

احسان شفیعی بااینکه ادعایی در اجرای صحنه، مداحی،خوانندگی،نویسندگی،شاعری،موسیقی، فیلمسازی وگویندگی ندارد اما سررشته ای از هریک از این امور هنری را در کارنامه خود داشته و دوره های مختلفی از هنررا نزد اساتید گذرانده است. وی خود را یک معلم میداند و اضافه میکند اگر لایق باشد ... بااینکه مدت و سابقه تدریسش کوتاه بوده و بیشتر در اداره آموزش و پرورش خدمت کرده است،اما معتقد است کار یک معلم به کلاس خلاصه نمی شود و هر فرد جامعه در هر کسوت و جایگاهی میتواند یک معلم باشد.به امور فرهنگی- هنری،تربیت وتعلیم و تعلم بسیار علاقمند است و از خانواده ای فرهنگی است. متولد تهران است اما رگ و ریشه در سمنان و اصفهان(انارک) هم دارد.

دانش آموخته مهندسی ترویج است و اولین اشتغالش (تهران و سمنان) در امورآموزشی رایانه ای، چاپ و نشر، گرافیک و تبلیغات، و امور فرهنگی بوده است و بعد جذب وزارت آموزش و پرورش شده است. علاقه و ارادتش به اهلبیت و ذوات مقدس معصومین را علاوه بر اینکه ریشه ای می بیند، از مادربزرگ خود یاد میکند و میگوید دوران طفولیتش با نوای مناجات و رازونیاز ایشان طی شده وبدین جهت که آن ایام با جنگ تحمیلی و موشک باران تهران همراه شده بود،مدارس تهران تعطیل می شود و او که در آنموقع کلاس دوم ابتدایی بوده جهت ادامه تحصیل به سمنان می آید وپس از اخذ دیپلم تجربی ، تحصیلات دانشگاهیش را در گرمسار ادامه می دهد.خدمت سربازیش در نیروی زمینی سپاه قائم عج و واحد طرح و برنامه کلینیک خاتم الانبیاء سپاه سپری میشود. از سالهای 79 تا 84 بعنوان سالهای طلائی تجربه و تلاش و نقطه عطف مسیر زندگی و اوج فعالیتهای فرهنگیش یاد میکند و یادآور می شود قبل از این سالها در طی طریق و مسیر روزگار با استادی آشنا می شود که عشق و ارادتش را به خاندان عصمت و طهارت بیشتر می کند و ازمحضرش کسب فیض میکند. در عین حال که به محافل و مجالس روضه اهلبیت معتقد و پایبند است امیدوار است در بخشهای حماسه وایثار،مدح وثنا و شادی اهلبیت هم باعنایت به حدیث شریف "شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا،یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا" نیز کارهای هنری صورت پذیرد. با تمام وجود از اساتید و خانواده و یاریگرانش را در عرصه های مختلف نام می برد ولی با همه روحیات لطیف،شاعرانه وقدرشناسانه خود،از برخی جریانات در مراکز فرهنگی،هنری گله مند است اما تمایلی به بازکردن مطلب ندارد.

سه آلبوم موسیقی برای اهلبیت در دست تهیه دارد که بسیاری از قطعات آنها بعد از بیش از 6 سال قرار است پخش شود. بعضی از قطعات به مرور به آلبومها اضافه شده و برخی قطعات درطول زمان تغییراتی داشته که این تغییرات بیشتر بلحاظ موسیقی و ریتم بوده است. شفیعی از محسن ناحی بعنوان جوانی متخصص و اهل فن، معتقد ودارای ذوق و قریحه ای بالا نام میبرد و بالاتر از همه اینها به شایستگی ها وارزشهای اخلاقی وی اشاره می کند  وحکمتی را در دوستی با ایشان می بیند. محمداحسان شفیعی علاوه بر موارد ذکر شده درحال حاضر همجهت دیدن محسن ناحی را با خود ، و بخصوص مسلط بودن ناحی بر سازهای کوبه ای و به روز بودن وی را از دلایل مهم همکاری ، و واگذاری امورتنظیم و مسترینگ کارهای خود عنوان می نماید.