از بارون تا آسمون

نقطه چین تا خدا

نقطه چین تا خدا

سلام و خیرمقدم به نگاه مهربانتان...

این وبلاگ توسط ادمین "گروه فرهنگی صدرا" مدیریت میشود.

بایگانی

بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی

پروردگارا سینه‌‏ام را گشاده دار، و کار را بر من آسان کن، گره از زبانم بگشاى تا سخنم را درک کنند، (مشاهده در تفسیر المیزان)

این آیه ۲۵ سوره طه است و به زمانی اشاره دارد که حضرت موسی قصد دارد به ملاقات فرعون بروند و حضرت موسی از خداوند چنین درخواستی دارند.

(البته من در این مورد صحبتی دارم که در مورد آن مطمئن نیستم و از دوستان صاحب نظر در این رابطه کمک می‌خواهم.

احساس می کنم این آیه گفت و گوی بنده خدا با خداوند است و قرار نیست که در ابتدای سخنرانی خوانده شود بلکه باید سخنران در دل خود و با خدای خود آن را مناجات کند. همانطور که حضرت موسی این آیه را جلوی فرعون نخواند و در دل خودش و با خدای خود مطرح کرد. هرچند در این زمینه من صاحب نظر نیستم و حتماً‌ نظرات شما را در این بیان خواستارم.)

اشعار زیبا برای شروع

شروع سخنرانی با شعر از روش‌های متداول است که اگر به خوبی صورت بگیرد (یعنی شعر خوبی، به خوبی خوانده شود) می‌تواند بسیار اثربخش باشد.

به عنوان مثال من در سخنرانی‌هایم از شعر زیر استفاده می‌کنم:

جملاتی برای شروع سخنرانی

متن کامل شعر که از نظامی است به صورت زیر است:

به نام آنکه هستی نام ازو یافت            فلک جنبش زمین آرام ازو یافت
خدائی کافرینش در سجودش              گواهی مطلق آمد بر وجودش
فلک بر پای دارو انجم افروز                خرد را بی‌میانجی حکمت آموز
جواهر بخش فکرتهای باریک               به روز آرنده شب‌های تاریک
غم و شادی نگار و بیم و امید             شب و روز آفرین و ماه و خورشید
نگه دارنده‌ی بالا و پستی                       گوا بر هستی او جمله هستی

khoda

انواع جملات برای آغاز سخن (به نام خدا)

 

khoda

    1. سر آغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست
    2. به نام خالق پیدا و پنهان که پیدا و نهان داند به یکسان
    3. به نام خداوند دادار پاک پدیدآور آدم از آب و خاک
    4. به نام خداوند جان وخرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
    5. به نام خدایی که بر ذات وی محال است هرگز بردعقل پی
    6. به نام خدایی که خاک آفرید کزان خاک انسان پاک افرید
    7. ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
    8. هست کلید درگنج حکیم
    9. به می خوانم خدارا زمشتی خاک آدم ساخت مارا
    10. به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
    11. به نام خداوند خورشید و ماه که دل را به نامش خرد داد راه
    12. به نام آن که در جان و روان است توانایی ده هر ناتوان است
    13. به نام آن که جان را فکرت اموخت چراغ دل به نورجان برافروخت
    14. به نام آن خدای پاک سبحان که از خاک آفرید اینگونه انسان
    15. سرآغاز گفتار نام خداست که رحمتگر و مهربان، خلق راست

  1. بنیاد سخن به نام حق نه کز هرچه به است نام حق به
  2. به نام آنکه در ما گفتن آموخت به انسان در معنی سفتن اموخت
  3. ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده
  4. به نام آنکه هستی نام از او یافت فلک جنبش زمین آرام از او یافت
  5. اگرنه مدّ بسم الله بودی تاجِ عنوان ها نگشتی تا قیامت نوخطِ شیرازه ، دیوان ها
  6. خدایا جهان پادشاهی تو راست ز ما خدمت آید خدایی تو راست
  7. ستایش کنم ایزد پاک را که گویا و بینا کند خاک را
  8. جهان را به پستی بلندی تویی ندانم که ای، هرچه هستی تویی
  9. خداوند مایی و ما بنده ایم به نیروی تو یک به یک زنده ایم
  10. ای خدای بی نهایت جز تو کیست چون تویی بی حد و غایت جز تو کیست
  11. به نام آنکه مارا زندگی داد وزان پس مژده پایندگی داد
  12. به نام خداوند باران نقل و تگرگ نفس های باد و تپش های برگ
  13. به نام خداوند رنگین کمان خداوند بخشنده مهربان
  14. بده مفتاحی از سطر کلامم وزان بگشای قفل از گنج کامم
  15. به ذکر خود بلندآوازه ام کن رفیق لطف بی اندازه ام کن
  16. شکر و سپاس و منت وعزت خدای را پروردگار خلق و خداوند کبریا
  17. دادار غیب دان و نگهدار آسمان رزاق بنده پرور و خلاق رهنما
  18. ستایش خداوند بخشنده را که موجود کرد از عدم بنده را
  19. به نام آن که گل را خنده آموخت و بر جان شقایق آتش افروخت
  20. ثنا و حمد بی پایان خدا را که صنعش در وجود آورد ما را
  21. خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید
  22. به نام خداوند لوح و قلم حقبقت نگار وجود و عدم
  23. خدایی که داننده رازهاست نخستین سرآغاز آغازهاست
  24. به نام خداوند شمشیر و تیغ که باران آتش درآرد زمیغ
  25. به نام خداوند نیکوسرشت که در جهان بذر نیکی بکشت
  26. بزرگی هست دردنیا خدا نام که با یادی کند دلها چه ارام
  27. به نام مناسب ترین واژه ها به رسم محبت
  28. آغاز هر کلامی نام خدای یکتا همواره می برم من نام مقدسش را
  29. به نام گشاینده کار ها ز نامش شود سهل دشوار ها
  30. تا که سخن از دل و از دلبر است نام خدا زینت هر دفتر است
  31. به نام خداوندی که کارساز است زما و طاعت ما بی نیاز است
  32. ای که با نامت جهان آغاز شد دفتر ما هم به نامت باز شد
  33. به نام خدا هر چه داریم از او خداوند احمد خدای سبو
  34. خدای قلم های حیدر ستا خداوند سیف و خدای شتا
  35. به نام خداوند بود و نبود خداوند یاسی به رنگ کبود
  36. خداوند حسن خدای حسن خداوند ابرو به وقت شکن
  37. خداوند بدر و خدای حنین همان خالق کربلای حسین
  38. خداوند سجاد زین العباد که ساجد چو او در دو عالم مباد
  39. خدای شکافنده بحر علم خداوند باقر خداوند حلم
  40. خداوند صادق خدای ودود خداوند غیب و خدای شهود
  41. خداوند کاظم خدای ادب خداوند روز و خداوند شب
  42. خداوند مهر و خدای وفا به نام خدایی که دارد رضا
  43. خداوند عدل و خداوند داد خداوند بخشش خدای جواد
  44. خداوند هادی خداوند راه خداوند روزی ده رهنما
  45. خدای حسن نرگس وآفتاب خدای پذیرای کار ثواب
  46. خداوند زیبای رنگین کمان خداوند مهدی صاحب زمان
  47. به نام خداوند و سخن نخستین سخن در همه انجمن
  48. به نام خدای سمیع و بصیر خطا پوش بخشنده بی نظیر
  49. به نام خدای علیم و حکیم رحیم و بسیط و شریف و نعیم
  50. به نام خدای بزرگ و احد تعالی و شافی، قدیر و صمد
  51. به نام خدای رئوف و غفور حمید و لطیف و مجید و صبور
  52. به نام خداوند وجد و سرور پدید اور عشق و احساس و شور
  53. به نام آن که او نامی ندارد به هر نامی که خوانی سر برارد
  54. بس مبارک بود چون فر همای اول کار ها به نام خدای
  55. به نام آنکه خنده آفریده به بد خلقی خط بطلان کشیده
  56. حمد پاک از جان پاک آن پاک را کو به وجد آورد مشتی خاک را
  57. بزرگی هست در دنیا خدا نام که با یادی کند دلها چه آرام
  58. یاد خدا باید کرد خود را به امید او رها باید کرد
  59. ای با تو شروع کارها زیبا تر آغاز سخن تو را صدا باید کرد
  60. گفتار مرا تو باید آغاز کنی آغاز سخن مرا سر افراز کنی
  61. به نام خالق ارض و سماوات به نام داور روز مجازات
  62. به نام خداوند جغرافیا به نام همان قاره آسیا
  63. به نام خداوند رنگین کمان فروزنده روز و شب، آسمان
  64. به نام خداوند زیبا سخن خداوند آلاله ها در چمن
  65. به نام خداوند آلاله ها خداوند پروانه و پونه ها
  66. درود بر خدای هنرآفرین نگارنده هر گل آتشین
  67. به نام خداوند نون و قلم خداوند آزادی و عشق و غم
  68. به نام خالق سبز بهاران خداوند طراوت، جویباران
  69. به نام خداوند خوب بهار خداوند گل، لاله و لاله زار
  70. به نام خدای بلند آسمان خداوند خاک و خدای جهان
  71. به نام خداوند پاک و دلیر خداوند دریا، خدای امیر
  72. به نام خداوند سبز و سپید خداوند سال و خداوند عید
  73. به نام خداوند سنگ و خداوند گنج خداوند شادی خداوند رنج
  74. به نام خداوند کوه و خداوند دشت خداوند دره خداوند گشت
  75. به نام خدای شفبع و صبور خداوند دانش خداوند نور
  76. به نام خداوند تاج و خداوند گنج خداوند روزی، سرای سپنج
  77. به نام قادر پاک توانا به نام آنکه جان بخشید ما را
  78. به نام بی نیاز عالم آرا خدای فاطمه آرام دل ها
  79. به نام چاره ساز و حی سر مد خدای فاطمه دخت محمد
  80. به نام خداوند حی رحیم خدای بهشت و خدای جحیم
  81. به نام خداوند شعر و غزل به نام خداوند عزوجل
  82. به نام خداوند شعر و غزل کلامش نشیند به دل از ازل
  83. به نام خداوند نان و خداوند جان دهد روزی اش را به پیر و جوان
  84. به نام خداوند احساس پاک خداوند شمس و مه تابناک
  85. به نام خداوند نیلوفرین ستایش ز بهر تو ای بهترین
  86. به نام خداوند دریای نور خدایی که دارد به هر جا حضور
  87. به نام خداوند شعرو غزل خداوند روزی ده بی مثل
  88. به نام خداوند روشن ضمیر خداوند روشنگر بی نظیر
  89. به نام خداوند دریاچه ها که داده ظرافت به پروانه ها
  90. به نام خداوند احساس پاک همان کافریده است ما را ز خاک
  91. به نام اون که ارامش میاره چه زیبا آفریده اون ستاره
  92. ز بسم الله چیزی نیست بهتر نهادم تاج بسم الله بر سر
  93. عجب تاجی است این تاج الهی ببند بر سر برو هر جا که خواهی
  94. اول دفتر بود نام خداوندگار ایزد با فر و جای، عادل و پروردگار
  95. عشق سوزان است بسم الله الرحمن الرحیم
  96. هرکه خواهان است بسم الله الرحمن الرحیم
  97. دل اگر تاریک اگر خاموش بسم الله النور
  98. گر چراغان است بسم الله الرحمن الرحیم
  99. نامه ای را هُد هُد آورده ست آغازش تویی
  100. از سلیمان است بسم الله الرحمن الرحیم
  101. سوره ی والیل من برخیز و والفجری بخوان
  102. دل شبستان است بسم الله الرحمن الرحیم
  103. قل هو الله احد قل عشق الله الصمد
  104. راز پنهان است بسم الله الرحمن الرحیم
  105. گیسویت را بازکن انا فتحنایی بگو
  106. دل پریشان است بسم الله الرحمن الرحیم
  107. ای لبانت محیی الاموات لبخندی بزن
  108. مردن آسان است بسم الله الرحمن الرحیم
  109. میزبان عشق است و وای از عشق! غوغا می کند
  110. هر که مهمان است بسم الله الرحمن الرحیم
  111. بسم الله الرحمن الرحیم هست سرآغاز الف لام میم
  112. بسم الله الرحمن الرحیم ذکرکن ای دوست که باشی تسلیم
  113. بسم الله الرحمن الرحیم باغ دل آدمیان را نسیم
  114. بسم الله الرحمن الرحیم مصرع برجسته نثر قدیم
  115. بسم الله الرحمن الرحیم غنچه سربسته راز حکیم
  116. بسم الله الرحمن الرحیم اعظم اسمای علیم حکیم
  117. بسم الله الرحمن الرحیم هست نمک بر سر خوان کریم
  118. بسم الله الرحمن الرحیم آیت الطاف خدای کریم
  119. بسم الله الرحمن الرحیم نص صحیح است و کلام حکیم
  120. بسم الله الرحمن الرحیم طایر فرخنده ی وحی قدیم
  121. بسم الله الرحمن الرحیم کعبه ی جان و دل اهل نعیم
  122. بسم الله الرحمن الرحیم حرف نخست است ز نظم حکیم
  123. بسم الله الرحمن الرحیم گوهر یک دانه درج قدیم
  124. بسم الله الرحمن الرحیم نغمه مرغان ریاض قدیم
  125. هست ز گلزار الهی شمیم مخزن الاسرار خدای کریم
  126. به نام آن که گنج جسم و جان ساخت طلسم گنج جان هرد و جهان ساخت
  127. به نام کردگار فرد بی چون که ما را از عدم آورد بیرون
  128. به نام آن که جان را نور دین داد خرد را در خدا دانی یقین داد
  129. به نام آن که تن را نور جان داد خرد را سوی دانایی عنان داد
  130. به نام آن که جان را زندگی داد طبیعت را به جان پایندگی داد
  131. به نام آن که جان از او نشان یافت زبان آموخت حرف و نطق جان یافت
  132. به نام پادشاه عالم عشق که نامش هست نقش خاتم عشق
  133. بیا ساقی اسباب می ساز کن سر خم به نام خدا باز کن
  134. آرم آغاز در این نامه ز نو نام خدا را آن که آشفته ز گیسوی بتان خاطر ما را
  135. به نام دوست گشاییم دفتر دل را به فر عشق فروزان کنیم محفل را
  136. به نام خدای حسابگر، حسابساز، حسابرس و حسابدارِ زمین و آسمان و هر آنچه در اوست.
  137. به نام حضرت دوست که هرچه هست از اوست اول بی ابتدا و آخر بی انتهاست.
  138. آغاز سخن یاد خدا باید کرد خود را به امید او رها باید کرد
  139. ای با شروع کارها زیبا تر آغاز سخن تو را صدا باید کرد
  140. ای نام تو بهترین سر آغاز           بی نام تو نامه کی کنم باز

    ای یاد تو مونس روانم               جز نام تو نیست بر زبانم

    شعر شروع سخنرانی

    البته باید دقت کرد که هر شعری جای مناسبی دارد و شاید شعر بالا در جایی که خیلی رسمی باشد مناسب نباشد زیرا یادآورنده دوران دبستان است! (هرچند این موضوع چیزی از زیبایی‌های این شعر کم نمی‌کند)

    شکر خدا در ادبیات ما، بی اندازه شعر و نثر در باب شروع سخنرانی وجود دارد بنابراین می‌توانیم چند نمونه شعر دیگر برای آغاز و شروع سخنرانی را با یکدیگر مرور کنیم:

    شعر در سخنرانی

    این شعر زیبا از فردوسی گرانقدر نیز یکی از بهترین شروع‌های سخنرانی به شمار می‌رود که متن آن را می‌توانیم اینجا داشته باشیم:

    به نام خداوند جان و خرد – کزین برتر اندیشه برنگذرد

    خداوند نام و خداوند جای – خداوند روزی ده رهنمای

    خداوند کیوان و گردان سپهر – فروزنده ماه و ناهید و مهر

     

    یا مثلاً شعرهایی از شاعران معاصر مثل این شعر که به زبان بسیار ساده سروده شده است:

     

    خدایا شروع سخن نامِ توست
    وجودم به هر لحظه آرامِ توست
    دل از نام و یادت بگیرد قرار
    خوشم چونکه باشی مرا در کنار
    حضور تو را در دلم دیده ام
    مداوم تو را هم پرستیده ام
    ولی از صفاتت چه گویم سخن؟
    که بی شک نگنجی به افکار من
    سخن از تو گفتن یقین مشکل است
    اگر چه جمالت به جان و دل است
    بزرگی فقط در تو معنا شود
    وجود از نگاه تو پیدا شود

    شروع بسیار ساده!

    یکی دیگر از روش‌های شروع سخنرانی، شروع بسیار ساده سخنرانی است. یعنی به جای این که به دنبال جملاتی برای شروع سخنرانی باشیم با یک به نام خدا و سلام بسیار ساده صحبتمان را اغاز کنیم.

    من در بسیاری از صحبت‌هایم از همین روش استفاده می‌کردم و احساس می کنم تا زمانی که سبک خودمان برای شروع سخنرانی را نیافتیم، لازم نیست از جملاتی خاص برای شروع سخنرانی استفاده کنیم.

  141. جمله زیبا برای شروع سخنرانی

    همچنین جملات آغازین برای سخنرانی می‌توانند چیزی به جز شعر باشند و می‌توانند جملاتی زیبا برای شروع سخنرانی باشند. به عنوان مثال یک سخنران با موضوع مهارت‌های سخنرانی و فن بیان می‌تواند صحبت خود را با این موضوع شروع کند که:

    هرکس، آنچه را که دلش خواست بگوید، آنچه را که دلش نمی خواهد می شنود!

    همین جمله ارزشمند می‌تواند توجه بسیاری از مخاطبان را به خوبی جلب کند!

    البته مهم است که در استفاده از این جملات بسیار دقیق باشیم و بدانیم که با چه لحن و صدایی و چه روشی آنها را مطرح کنیم.

    اشتباهات متداول در جملاتی برای شروع سخنرانی

    در انتهای این صحبت قصد دارم چند اشتباه متداول در جملات اولیه برای آغاز و شروع سخنرانی توسط سخنرانان غیر حرفه‌ای صورت می‌گیرد را با شما مطرح کنم.

    طولانی شدن جملات اولیه سخنرانی

    واقعیت این است که اغلب سخنرانان در ابتدای سخنرانی خود جو گیر می شوند و صحبت اولیه خود را طولانی‌تر از آنچه مد نظرشان هست انجام می‌دهند.

    باید دقت کنید که شروع صحبت و مقدمات آن اصلاً نباید طولانی شود و باید سعی کنید که متن اولیه را چندین مرتبه تمرین کنید و اجازه ندهید که در زمان اجرای سخنرانی، بیشتر از مقدار تمرین شده صحبت کنید.

    عدم تسلط به متن

    نظرتان چیست که وقتی می‌خواهید سخنرانی خود را با شعر آغاز کنید، شعر یادتان برود؟!

    قطعاْ شرایط بسیار سختی خواهد بود و و من اصلاً توصیه نمی‌کنم که چنین اتفاقی بیوفتد! بنابراین متن اولیه سخنرانی خود را تا جایی که می‌توانید تمرین کنید مثلاً من وقتی تصمیم گرفتم شعر “به نام آن که هستی نام ازاو یافت” را در سخنرانی‌ام بخوانم ( خوب یادم هست که اولین بار در همایش سخنرانی و فن بیان اصفهان تصمیم به استفاده از این شعر گرفتم) این شعر را بیش از ۲۵۰ بار تکرار کردم تا کاملاً ملکه ذهنم شود!

    بله ۲۵۰ بار آن هم با دستگاه صلوات شمار، شمرده‌ام!

    جمع بندی مقاله جملاتی برای شروع

    در مقاله جملاتی برای شروع سخنرانی سعی کردم یک اصل را مطرح کنم و آن این است که از روش‌های مختلفی می‌توان برای شروع و آغاز سخنرانی استفاده کرد اما مهم‌ترین اصل این است که آنچه که تصمیم به شروع آن گرفته‌ایم را با دقت کامل تمرین کنم تا در زمان اجرا جای اشکال و خرابکاری برای خودمان نگذاریم!

  142. -به نام آن که عالم را به پا کرد                یکی را خان یکی را میرزا کرد     

         گروهی را ذلیل و باربر کرد                    در این قسمت شتر را مثل خر کرد  

      ز حکمت خاک بر فرق گدا ریخت                  به جیب اغنیا پول طلا ریخت    

        دبنگی بی هنر را کرد مالک                  به راهش برزگر را ساخت هالک

      به ملک او یکی از پرخوری مرد                به راهش برزگر را ساخت هال

    143 -  به نام نگارنده ی ماه و مهر               گذارنده ی نه رواق سپهر     

               نوازنده ی زهره ی رودگر                گدازنده ی شمع نجم سحر

                  فروزنده  ی چشم سیارگان              نماینده ی    راه آوارگان

                  نشاننده ی روح بر تخت تن             کشاننده ی دل به ملک سخن

                    گشاینده ی قفل های سخن             سراینده ی نامه های کهن

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------

    144-به نام خدای بهار آفرین                    بهار آفرین را هزار آفرین                    

     به جمشید و آیین پاکش درود           که نوروز از او مانده در یادبود

    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    145- به نام خداوند خوب بهار                         به نام شقایق گل بی قرار

       به نام   توانا ترین وا‍‍‍‍‍‍‍‍ژه ها                         به رسم محبت به نام خدا 

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    146- به نام خدای چاره اندیش                    آرامش مردمان درویش  

    --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

      147-نام تو PASSWORD درهای بهشت / آدرس E-MAIL سایت سرنوشت  
       ای خدا روز عزل CAD داشتی /MOUSE داشتی تو مگر PAD داشتی؟    
              که چنین طرح D3 می‌زدی / طرح خود بر روی CD می‌زدی؟    
         تا نیفتد BUG در اندیشه‌مان / تا که ویروسی نگردد ریشه‌مان      
       ای خدا از بهر ما ایمن فرست / بهر دلهای پرآتش FAN فرست
    ای خدا حرف دلم با کی زنم؟ / HELP می‌خواهم که F1 می‌زنم!
    بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زین تن خاکی دَمی dos shell کنم

    ------------------------------------------------------------------------------------------------------

    148-ﺍﯼ ﭘﯿﺞ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺳﺮﺁﻏﺎﺯ... ﺑﯽvpn ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﮐﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﺯ!؟

       ﺍﯼ ﭘﺴﺖ ﺗﻮ ﻣﻮﻧﺲ ﺭﻭﺍﻧﻢ... ﺟﺰ ﻻﯾﮏ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﻢ!

    ﻫﻢ ﭘﺴﺖ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻧﻤﻮﺩﻩ ﺩﺍﻧﯽ... ﻫﻢ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﻧﻮﺷﺘﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ!

    ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺭﻫﺎﯾﯿﻢ ﺩﻩ... ﺑﺎ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻞ ﺧﻮﺩ ﺁﺷﻨﺎﯾﯿﻢ ﺩﻩ!

    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    149-           ای دو جهان از قلمت یک رقم              بی رقمت لوح دو عالم عدم
                    در کف من مشعل  توفیق  نه             ره  به  نهان خانه  تحقیق  ده
                     شمع  زبانم  سخن افروز  ساز           شام من از صبح سخن روز ساز   

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    150-  با نام تو هر کسی که لب باز کند

        در هر سخنی که گوید اعجاز کند

        خوشبخت کسی که سال خود را، زهرا
    با گریه ی بر غم تو آغاز کند

    -----------------------------------------------------------

    151- خدایی را سپاس آرم که هستی بر جهان بخشد      تحرک بر زمین و نظم گردش برزمان بخشد

             بدن ها را روان بخشد   روانها را توان بخشد             دهنها را زبان بخشد  زبانهارا بیان بخشد

             که بشناسد خدا را بنده و حمد خدا گوید             بهر راهی خدا پوید  بهر حالی   خدا جوید

            خداوندی که بر اجزای عالم حکم فرماید              ببخشد هر چه را شاید بگیرد هر چه را باید

             ز خون بسته،انسانی بدین صورت بیاراید              اساس خلقت یک پیل را   در پشه  بنماید

        خدایی را سپاس آرم که انسان را جهان بخشد     زمین را رام او سازد به وی نطق و بیان بخشد

         خدا را شکر می گویم کریم مهربانی که                زجسم سنگ آب آرد، بدن ها را روان بخشد

    زقدرت آب و باد و خاک و آتش را در آمیزد              به حکمت از درون خاک ، جسم و جان بر انگیزد

    --------------------------------------------------------------------------------------------------

    152-

    به نام خداوند مردان جنگ                  دلیران چون شیر و ببر و پلنگ

     به نام خداوند یاران دین                      ز شک رسته مردان اهل یقین
      به نام یلان محمد (ص) نشان             که شد شورشان غبطه ی گردباد
       علی صولتانی که در خون شدند          به یک نعره از خویش بیرون شدند
        به نام کسانی کنم اقتدا                       که در خاک از آنهاست جوش صدا
         به نام غیوران زهرا نسب                      زخود رستگان به حق منتسب
          حسن مذهبان صبور آمده                     می زهر نوشان آن میکده
           خراب آتیان حسین آشنا                       به خون رنگی ِ مشرقین آشنا
            اگر دم فرو بندم از ذکرشان                  رها نیستم از فکرشان
             من و یاد یاران که سر باختند                 ولی بر ستم گردن افراختند
              سحرگاه اعزام یادش بخیر                     و گردان گمنام یادش بخیر
               لباسی که خاکی تر از خاک                   ولی چون دل عشقان پاک بود
                من و چفیه ای ساده و بی ریا                رفیقانی افتاده و بی ریا
                 الهی به مستان بربد شکن                    به مردان طوفانی ِ خط شکن
                  الهی به گردان ِ زید و کمیل                     دلیران چون رعد و طفان و سیل
                   به آنان که بی پا و سر آمدند                   شهید از دیار خطر آمدند
                    به مفقود و جانباز و ایثارگر                       که شد تیغشان بر عدو کارگر
                     به مردان در کنج محبس قسم                 به والفجر و بیت المقدس قسم
                      به خیبر که برکند مولا درش                      به رأسی که صد پاره شد پیکرش
                       به دلسنگی کربلای چهار                         به یاران بی مدفن و بی مزار
                        به فتح المبین و به فتح الفتوح                 به طوفان به کشتی به دریا به نوح   
                         به مرصاد و مردان مرگ آفرین                 منافق ستیزان تیغ آتشین

     

     من وجنگ یاران دیرینه ایم   کمر بسته در هشت وادی خطر 

                    سپر ساخته سینه بر تیرها    شنا کرده در شط خون جگر

                                به کارون و اروند تا پل زدیم   گذشتیم از خویش تا رزمگاه

                                          در آن سو دشمن کمین کرده بود   عظیم وتهی همچو ابری سیاه

                               چو طوفان وزیدیم و بر هم زدیم    ز خار و خسان خواب و آرام را

               خلیج از تب و تاب ما موج زد   نوشتیم با خون سرانجام را 

     به یاد آر بس قایق تیز رو   شبانگاه بر خط دشمن زدند 

               به یک انتهار آخرین ضربه را   بر اسلام منحط ِ دشمن زدند

                              خطر بود و شط بود و غواص ها    سلاحی بجز عشق و ایمان نبود

                                           ز نیزارها  بی  صدا  رد  شدیم    صدایی  بجز صوت  قرآن  نبود

                              مرا حضرت ساقی آواز داد   که جنگ است باید محیا شویم   

             زنی آنچنان بر صف تیرها    که از کشتگان ره ما شوی

     یکی قبضه چون قبضه های دگر    هماهنگ اصحاب احمد شدم   

             سپاهی مقدس تر از بدر بود    که من در رکاب محمد (ص) شدم

    -------------------------------------------------------------------------------------------------------------

    153- به نام خداوند مردان جنگ
    که کردند بر دشمنان عرصه تنگ
    به نام خداوند یاران دین
    زشک رسته مردان اهل یقین
    به نام یلان محمد (ص) نژاد
    که شد شورشان غبطه‌ی گردباد
        154-جنبش اول که قلم برگرفت         حرف نخستین ز سخن برگرفت      بی سخن آوازه عالم نبود               این همه گفتند سخن کم نبود .....   155- بسم الله الرحمن الرحیم         قوّ علی خدمتک یا کریم        ای زوجودت همه پیدا شده       چشم بصیرت به تو بینا شده

     156-  خدا از نظر یک حسابدار

    به نام خدای حسابگر و حسابرس و حسابدار زمین و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحیه و اختتامیه‌ی همه‌ی کتاب‌ها و حساب‌ها است.

    ترازش همیشه موزون است و موجودی‌هایش همواره در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد، زیرا کسی از قدرت لایزال او نمی‌تواند بگریزد. استهلاک انباشته محاسبه نمی‌کند چون در سیطره‌ی حسابداری او چیزی بی‌ارزش نمی‌شود.
    به کسی مالیات نمی‌دهد و از کسی به ناحق چیزی نمی‌گیرد. نه شرکت سهامی است و نه تضامنی. هیچ شراکتی با احدی ندارد.خود مالک است و بی‌رقیب. تلفیق و اذغام و ترکیب در حوزه‌ی شخصیتش پیش‌بینی نشده است.

    حسابداری تورمی ندارد، زیرا ارزش‌ها در نظرش تغییر ناپذیرند. حسابداری اش آن‌قدر خالص است که دوره‌ی مالی در آن تعریف ناشدنی و واحد پولی در آن بی‌معنا است.
    عملکرد او به دوره‌ی محدودی منحصر نیست و ازل تا ابد را در بر می‌گیرد. تداومش یک فریضه نیست، بلکه یک اصل و حقیقتی محض است. مدیریتش حسابداری و حسابداریش مدیریت که بر مدار عدالت استوار است و به مثقال و ذره هم می‌رسد و چیزی از قلم نمی‌افتد.
    فضل و بخشش او بر محور اهمیت می‌چرخد و سرمایه‌ی بندگان.

    امیدواری به اوست و همان است که رهایی‌بخش آنان از حساب و کتاب روز جزا خواهد بود

    157- به نام آنکه ما را نام بخشید                  زبان را در فصاحت کام بخشید

            به نور خود بر افروزنده‌ی دل                  به نار بیدلی سوزنده‌ی دل

          سر هر نامه‌ای از نام او خوش                جهان جان ز عکس جام او هوش

            درود از ما، سلام از حضرت او                دمادم بر رسول و عترت او

                   ابوالقاسم، که شد عالم طفیلش              فلک دهلیز چاوشان خیلش


    158- به نام آنکه هستی نام ازو یافت               گواهی مطلق آمد بر وجودش

            خدائی کافرینش در سجودش              که خوانندش خداوندان خداوند

          تعالی الله یکی بی مثل و مانند              خرد را بی‌میانجی حکمت آموز

        فلک بر پای دارو انجم افروز                    به روز آرنده شب‌های تاریک

           جواهر بخش فکرتهای باریک            شب و روز آفرین و ماه و خورشید

                  غم و شادی نگار و بیم و امید             گوا بر هستی او جمله هستی

     


    159- به نام آنکه این دریای دایر               ز عین عقل اول کرد ظاهر

    عیان شد عین عقل از قاف قدرت               سه جوی آورد اندر باغ فطرت

    درخت نور چشم جان برافراخت                 همای عشق بر سر آشیان ساخت

    دهد بر جویبار چشم احباب                        ز عین عشق بیخ حسن را آب

    دو عالم ذره است و مهر خورشید                 دل رست انگشتری و عشق جمشید

    سرای روح کرد این خانه گل                       خورای عشق گشت این خانه دل

    حصار جسم را از آب و گل ساخت                  به چندین مهره دیوارش برافراخت

     

    160- به نام خدایی که جان آفرید/ به لطفش زمین و زمان آفرید

    161- هست بسم اللّه الرحمن الرحیم                مصحف آیات اسرارِ قدیم

    162- نام حق سر دفتر هر دفتر است                 آنچه بی نام خدایست ابتر است

    163- افتتاح نام ها از نام او                             هر دو عالم جرعه نوش از جام او

    164- حمد بی علت خدا را لایق است               علت و معلول بر وی عاشق است

    آن خداوندی که در عرض وجود                 هر زمان خود را به نقشی وانمود

    جمله ذرات جهانِ مرآت اوست                 هرچه بینی مصحف آیات اوست

    جمله عالم عابد و معبود اوست                هرچه بینی ساجد و مسجود اوست

    جمله موجودات بی کام و زبان                 حمد او گویند پنهان و نهان 

  143. نام تو PASSWORD درهای بهشت / آدرس E-MAIL سایت سرنوشت


  144.       ای خدا روز عزل CAD داشتی /MOUSE داشتی تو مگر PAD داشتی؟
                   که چنین طرح D3 می‌زدی / طرح خود بر روی CD می‌زدی؟
              تا نیفتد BUG در اندیشه‌مان / تا که ویروسی نگردد ریشه‌مان
              ای خدا از بهر ما ایمن فرست / بهر دلهای پرآتش FAN فرست
    ای خدا حرف دلم با کی زنم؟ / HELP می‌خواهم که F1 می‌زنم

  145. به نام خدای بهار آفرین                    بهار آفرین را هزار آفرین                    

     به جمشید و آیین پاکش درود           که نوروز از او مانده در یادبود

    145- به نام خداوند خوب بهار                         به نام شقایق گل بی قرار

       به نام   توانا ترین وا‍‍‍‍‍‍‍‍ژه ها                         به رسم محبت به نام خدا